گاهی دلم برای خودم تنگ میشود
-
زانسوی آینه
گاهی صدام بزن
تنها ،توچون منی
با من یگانه باش
من با توام هنوز
از پشت پنجره ،
شب،
ناشناس،
به من خیره میشوی؟
یکدم بیا کنارم و حالی زمن بپرس!
ما هردو داغ دیده ایم
سنگینی هلاکت آوار دیده ایم
در دل نریز اشگ
بر گونه خون فشان
باید فغان کنیم .
ما هردو زجر دیده ایم
داغ ستم ز کینه شلاق دیده ایم
از من جدا نباش !
زانسوی آینه ،
زانسوی مه گرفته شب پنجره،بیا
با من یگانه شو .
زخمی به شب بزن .
در انعکاس نور آینه،
تصویر من مباش .
عکس غبار گرفته دلگیر من مباش.
گاهی که سخت دلتنگ میشوم ،بگذار ببینمت
( امیر حسینی خواه ) ا.اخگر
چهارم شهریور 1400